دلم را گم کرده ام/نامه اول
دل من عادت داشت که بماند یک جا!
به کجا؟
معلوم است،
به در خانه ی #تو ...
دل من عادت داشت که بماند آنجا
پشت یک پرده ی توری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی
دل من ساکن دیوار و دری
که #تو هر روز از آن می گذری
#دل_من_ساکن_دستان_تو_بود ...
دل من گوشه ی یک باغچه بود
که هر روز به آن می نگری...
راستی !دل من را دیدی؟!
آن را گم کردم...!
#مهدی_اخوان_ثالث
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۸ ساعت 14:50 توسط بند انگشتی
|